You are currently viewing موسیقی این قدرت را دارد که ما را از نظر جسمی و روحی به حرکت درآورد.  از همین رو

موسیقی این قدرت را دارد که ما را از نظر جسمی و روحی به حرکت درآورد. از همین رو



فعال کردن: (در زیست شناسی) روشن کردن، مانند یک ژن یا واکنش شیمیایی.

بیش فعالی: مخفف اختلال نقص توجه و بیش فعالی. این وضعیت با یک الگوی مداوم از تکانشگری (به عنوان مثال، عمل بدون فکر کردن)، بی توجهی (مشکل در انجام یک کار)، یا بیش فعالی (حرکت عصبی بیش از حد یا ظاهر بیش از حد بی قرار و پرحرف) مشخص می شود. ممکن است شخصی برخی یا همه این علائم را داشته باشد – و اغلب به سطحی که تمایل به تداخل در توانایی آنها برای عملکرد مؤثر دارد.

مضطرب، بی قرار: (ن. اضطراب) احساس ترس در مورد برخی موقعیت‌های بالقوه یا قریب‌الوقوع، معمولاً موقعیتی که فرد احساس می‌کند کنترل کمی بر آن دارد.

توجه: پدیده تمرکز منابع ذهنی بر روی یک شی یا رویداد خاص.

شنوایی: صفتی که به چیزی اطلاق می شود که شنیده می شود یا مربوط به فرایند شنیدن است.

سلول: (در زیست شناسی) کوچکترین واحد ساختاری و عملکردی یک موجود زنده. معمولاً برای دیدن با چشم غیرمسلح بسیار کوچک است، از یک مایع آبکی تشکیل شده است که توسط یک غشاء یا دیوار احاطه شده است. حیوانات بسته به اندازه آنها از هزاران تا تریلیون سلول تشکیل شده اند.

دانش: (صفت شناختی) فرآیندهای ذهنی تفکر، به خاطر سپردن، یادگیری اطلاعات و تفسیر آن داده هایی که حواس به مغز می فرستد.

سرایت: (صفت مبتلا شده) بیماری که می تواند از طریق تماس مستقیم با فرد آلوده یا میکروب هایی که در هوا، لباس یا محیط پخش می کنند، سرایت کند. چنین بیماری هایی مسری نامیده می شوند.

کووید 19: نامی که به بیماری داده شده است که در سال 2020 به یک بیماری همه گیر جهانی تبدیل شد. این بیماری برای اولین بار در سال 2019 ظاهر شد و توسط یک ویروس کرونای جدید به نام SARS-CoV-2 ایجاد می شود. علائم می تواند شامل ذات الریه، مشکل در تنفس، احساس خستگی بیش از حد برای راه رفتن بیش از چند قدم، تب، سردرد، سطح پایین اکسیژن خون، لخته شدن خون و “مه” مغز باشد.

فرهنگ: (ن. در علوم اجتماعی) مجموع رفتارهای معمولی و اعمال اجتماعی گروهی از افراد مرتبط (مانند یک قبیله یا قوم). فرهنگ آن‌ها شامل باورها، ارزش‌ها و نمادهایی است که می‌پذیرند و/یا استفاده می‌کنند. فرهنگ از طریق یادگیری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. دانشمندان زمانی فکر می کردند که فرهنگ منحصر به انسان است. آنها اکنون تشخیص می دهند که برخی از حیوانات دیگر نیز نشانه هایی از فرهنگ را نشان می دهند، از جمله دلفین ها و نخستی ها.

شبکه در حالت پیش فرض: گروهی از نواحی در مغز که شبکه‌ای را تشکیل می‌دهند که وقتی افراد رویا می‌بینند یا سعی می‌کنند بفهمند چه چیزی باعث انگیزه اعمال دیگران می‌شود فعال می‌شود. نواحی مغزی درگیر در اینجا به عنوان قشر پیش پیشانی داخلی، اتصال گیجگاهی-پاریتال و قشر سینگولیت خلفی شناخته می شوند.

افسردگی: (در پزشکی) بیماری روانی که با غم و بی علاقگی دائمی مشخص می شود. اگرچه این احساسات می تواند در اثر حوادثی مانند مرگ یکی از عزیزان یا نقل مکان به یک شهر جدید ایجاد شود، معمولاً این یک “بیماری” در نظر گرفته نمی شود – مگر اینکه علائم طولانی مدت باشند و توانایی فرد را برای انجام کارهای عادی روزانه مختل کنند. (مانند کار، خواب یا تعامل با دیگران). افرادی که از افسردگی رنج می برند اغلب احساس می کنند که انرژی لازم برای انجام هر کاری را ندارند. برای آنها ممکن است تمرکز روی چیزها یا علاقه به رویدادهای عادی مشکل باشد. بسیاری از اوقات به نظر نمی رسد که این احساسات توسط چیزی ایجاد شود. آنها می توانند از هیچ جا ظاهر شوند.

در حال توسعه هستند: ظاهر شدن یا ایجاد کردن، به طور طبیعی یا با دخالت انسان، مانند ساخت. (در زیست شناسی) رشد به عنوان یک موجود زنده از زمان لقاح تا بزرگسالی که اغلب در شیمی، اندازه، بلوغ ذهنی، یا حتی گاهی اوقات در شکل دچار تغییراتی می شود.

بی نظمی: (در پزشکی) حالتی که در آن بدن به درستی کار نمی کند و در نتیجه ممکن است بیماری تلقی شود. این اصطلاح گاهی اوقات می تواند به جای بیماری به کار رود.

حواس پرتی: هر رویداد یا موقعیتی که حواس شخصی را از آنچه تمرکز اصلی او بوده منحرف کند. حواس پرتی می تواند رویدادهای خارجی باشد، مانند صداها یا مناظر. یا می توانند رویدادهای درونی باشند، مانند افکار یا احساسات.

دوپامین: یک انتقال دهنده عصبی، این ماده شیمیایی به انتقال سیگنال ها در مغز کمک می کند.

یکدلی: (صور همدلانه) توانایی تشخیص و به اشتراک گذاشتن آنچه که شخص دیگری احساس یا تجربه می کند.

اپیدمی: شیوع گسترده یک بیماری عفونی که بسیاری از افراد (یا سایر ارگانیسم ها) را در یک جامعه به طور همزمان بیمار می کند. این اصطلاح همچنین می تواند در مورد بیماری ها یا شرایط غیر عفونی که به روشی مشابه گسترش یافته اند نیز به کار رود.

fMRI: نوع خاصی از فناوری اسکن پزشکی برای مطالعه فعالیت مغز. از یک میدان مغناطیسی قوی برای نظارت بر جریان خون به مغز در حالی که فرد یک کار را انجام می دهد (از خواندن یا تماشای تصاویر گرفته تا تفکر در مورد کلمات گفتاری مختلف) استفاده می کند. ردیابی نواحی افزایش جریان خون می تواند به محققان بگوید که کدام مناطق مغز در طول این فعالیت ها به طور خاص فعال هستند. (همچنین به MRI یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی مراجعه کنید)

تمرکز: (در سلوک) نگاه کردن یا تمرکز شدید روی یک نقطه یا چیز خاص.

تابع: نقش خاصی که سازه یا وسیله ایفا می کند.

ژانر. دسته: نوع یا دسته ای از چیزی. اغلب برای کتاب ها (مانند ژانرهای خودیاری، وسترن یا عاشقانه)، موسیقی (مانند هیپ هاپ یا کلاسیک)، یا رسانه های دیگر به کار می رود.

فرضیه: (v. hypothesis) توضیح پیشنهادی برای یک پدیده. در علم، فرضیه ایده ای است که قبل از پذیرش یا رد شدن باید به شدت مورد آزمایش قرار گیرد.

مدل: شبیه سازی یک رویداد در دنیای واقعی (معمولاً با استفاده از رایانه) که برای پیش بینی یک یا چند نتیجه محتمل طراحی شده است. یا فردی که قصد دارد نشان دهد چیزی به دیگران چگونه کار می کند یا به نظر می رسد.

موتور: (در زیست شناسی و پزشکی) اصطلاح مربوط به حرکت.

شبکه: گروهی از افراد یا چیزهای مرتبط با یکدیگر. (v.) عمل معاشرت با سایر افرادی که در یک زمینه کار می کنند یا در کار مشابهی درگیر هستند (مانند هنرمندان، رهبران تجاری یا گروه های کمک پزشکی)، اغلب با رفتن به مجالسی که در آن افراد مورد انتظار هستند، و سپس با آنها چت کنید (n. شبکه)

عصبی: صفتی که به مغز، نخاع یا اعصاب اشاره دارد.

متخصص مغز و اعصاب: کسی که ساختار یا عملکرد مغز و سایر بخش‌های سیستم عصبی را مطالعه می‌کند.

انتقال دهنده عصبی: یک ماده شیمیایی آزاد شده در انتهای یک نورون برای رساندن پیام به سلول همسایه. این ماده شیمیایی از فضای بین دو سلول عبور می کند و سپس برای انتقال پیام به مولکول های سلول همسایه متصل می شود. انتقال دهنده های عصبی توسط نورون ها آزاد می شوند و می توانند به نورون ها یا انواع دیگر سلول ها، از جمله سلول هایی که ماهیچه ها یا غدد را می سازند، متصل شوند.

وضعیت پاندمی: شیوع بیماری که بخش بزرگی از جمعیت را در تقریباً یا بیشتر نقاط جهان تحت تأثیر قرار می دهد.

از نظر فیزیکی: (ص) اصطلاحی است برای چیزهایی که در دنیای واقعی وجود دارند، برخلاف خاطرات یا تخیل. همچنین می تواند به خواص موادی اشاره داشته باشد که به دلیل اندازه و فعل و انفعالات غیر شیمیایی آنهاست (مانند زمانی که یک بلوک با نیرویی به بلوک دیگری برخورد می کند). (در زیست شناسی و پزشکی) این اصطلاح می تواند به بدن اشاره کند، مانند معاینه فیزیکی یا فعالیت بدنی.

یک روانشناس: دانشمند یا متخصص بهداشت روان که ذهن را به ویژه در رابطه با عمل و رفتار مطالعه می کند. برخی با مردم کار می کنند. دیگران ممکن است آزمایشاتی را روی حیوانات (معمولاً جوندگان) انجام دهند تا چگونگی واکنش ذهن آنها به محرک ها و شرایط مختلف را آزمایش کنند.

کوئینزلند: یکی از ایالت هایی که گوشه شمال شرقی کشور استرالیا را تشکیل می دهد.

اجتماعی: (صفت) مربوط به اجتماعات مردم; اصطلاحی برای حیوانات (یا انسان ها) که ترجیح می دهند در گروه وجود داشته باشند. (اسم) گردهمایی افراد مانند کسانی که متعلق به یک باشگاه یا سازمان دیگری هستند به منظور لذت بردن از معاشرت با یکدیگر.

فوت کردن، دمیدن: (در زیست شناسی و پزشکی) وضعیتی که در آن جریان خون به قسمتی از مغز متوقف می شود یا به مغز نشت می کند.

تئوری: (در علم) شرح برخی از جنبه های جهان طبیعت بر اساس مشاهدات، آزمایش و استدلال گسترده. یک نظریه همچنین می تواند راهی برای سازماندهی مجموعه وسیعی از دانش باشد که در طیف وسیعی از شرایط به کار می رود تا توضیح دهد که چه اتفاقی خواهد افتاد. برخلاف تعریف رایج از یک نظریه، یک نظریه در علم فقط یک قوز نیست. ایده‌ها یا نتیجه‌گیری‌هایی که مبتنی بر یک نظریه هستند – و هنوز بر اساس داده‌ها یا مشاهدات سخت نیستند – نظری نامیده می‌شوند. دانشمندانی که از ریاضیات و/یا داده‌های موجود برای پیش‌بینی آنچه ممکن است در موقعیت‌های جدید اتفاق بیفتد به عنوان نظریه‌پرداز شناخته می‌شوند.

درمان: (صید. درمانی) درمانی که برای تسکین یا درمان یک اختلال است.

ابزار: شیئی که شخص یا حیوان دیگری می سازد یا به دست می آورد و سپس برای رسیدن به هدفی مانند رسیدن به غذا، حفاظت یا رزق از آن استفاده می کند.

انتقال: چیزی که منتقل یا ارسال می شود. (در پزشکی) بیماری یا عامل سمی را سرایت کند.

بریتانیای کبیر: سرزمینی شامل چهار کشور انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی. بیش از 80 درصد از ساکنان بریتانیا در انگلستان زندگی می کنند. بسیاری از مردم – از جمله ساکنان بریتانیا – بحث می کنند که آیا بریتانیا یک کشور است یا در عوض کنفدراسیونی از چهار کشور جداگانه. سازمان ملل و اکثر دولت های خارجی با بریتانیا به عنوان یک ملت واحد برخورد می کنند.

یک ویروس: ذرات عفونی کوچک متشکل از مواد ژنتیکی (RNA یا DNA) که توسط پروتئین احاطه شده اند. ویروس ها تنها با تزریق مواد ژنتیکی خود به سلول های موجودات زنده می توانند تکثیر شوند. اگرچه دانشمندان اغلب از ویروس ها به عنوان زنده یا مرده یاد می کنند، در واقع، بسیاری از دانشمندان استدلال می کنند که هیچ ویروسی واقعاً زنده نیست. مانند حیوانات غذا نمی خورد و غذای خود را مانند گیاهان درست نمی کند. او باید ماشین های سلولی یک سلول زنده را ربوده تا زنده بماند.

وب: (در رایانه) مخفف World Wide Web، این یک اصطلاح عامیانه برای اینترنت است.



Source link